دریدای لویناسی؛ گذار از هستی شناسی به اخلاق

Authors

  • سعید ماخانی دانشجوی دکتری علوم سیاسی، اندیشۀ سیاسی، دانشگاه تهران
  • محسن جمشیدی دانش آموختۀ علوم سیاسی، اندیشۀ سیاسی، دانشگاه تهران
Abstract:

در این مقاله به دنبال فهم اندیشۀ فلسفی دریدا و رفع ابهام آن هستیم؛ پاسخ ما به این ابهام آن است که دریدا را باید پیش از هرچیز در چارچوب مباحثِ امانوئل لویناس فهمید و قرار داد. این جایگذاری درید،ا در نوع خود، بسیار کلیدی است و معنای ضمنی فلسفۀ او را متفاوت می­سازد. دلیل این تحول آن است که در خوانش عمومی دریدا را در درجۀ نخست وارث نیچه و پس از آن هایدگر می­دانند که در افق فکری آن دو و در سنت نقد متافیزیک آن دو قرار می­گیرد. لویناسی دیدن دریدا به این معنی است که فلسفۀ او را گذار از فلسفۀ هایدگری، یعنی هستی­شناسی، به اخلاق بدانیم. یعنی آن که سخن دریدا، بر اساس زبانِ لویناس، در چارچوبِ عدالت قرار می­گیرد. مطابق این سخن، سوال اصلیِ مقالۀ پیش­رو این است که چگونه می­توان تقدم امر اخلاقی بر هستی­شناسی را در فلسفۀ دریدا نشان داد؟ بر این اساس تلاش فکری دریدا را باید تلاشی برای فراروی از مباحث هستی­شناسانه دانست و روش واسازی وی را تحلیلی بدانیم که نه در ساحت هستی که در نیرویِ الزام­آورِ امر اخلاقی صورت می­گیرد، عملی که رو به بیرون و شناخت آن چه هست ندارد، بلکه به نام دیگری، از آنچه که انجام شده و انجام داده، سخن می­راند. بر این اساس، هدفِ مقالۀ حاضر ایضاحِ تقدم اخلاق بر هستی­شناسی به معنای رویکردی درست به فلسفۀ دریدا می­باشد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

هستی شناسی مولانا

مولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوه های بی همتای خداوند می یابد، که خداوند در آن بهاندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستیآیینه ای است که خداوند دائماً در آن جلوه گری می کند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنامی یابد و معنا را به تعبیر استاد خویش شمس تبریزی همان خدا می داند. او آدمیان را در این عرصهفرا می خواند که با فراست ذهن و طهارت باطن...

full text

ریاضیات، هستی شناسیِ نیستی (نقدی بر هستی شناسی آلن بدیو)

آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، به تبیین گونه­ای هستی­شناسی مبتنی بر مفهوم نیستی پرداخته است، چارچوبی هستی­شناسانه موسوم به هستی­شناسی تفریقی که از کثرتی محض سخن می­گوید. داعیه بنیادین این قسم هستی شناسی را تز«ریاضیات هستی­شناسی است»، تشکیل می­دهد که به باور بدیو تنها از طریق نظریه مجموعه ها قابل تبیین است. او می­کوشد تا به یاری ریاضیات، مفهوم واحد را به­طور کامل از هستی­شناسی کنار­گذارد. در ای...

full text

مبانی هستی شناسی امامیه (3)

بخش نخست این نوشته با عنوان «دیدگاه سلفیه در مبانی هستی شناسی» در شماره 85 منتشر گردید و قسمتی از بخش دوم با عنوان «مبانی هستی شناسی امامیه» نیز در شماره 86 از نظر شما گذشت، اکنون در این شماره، ادامة «مبانی هستی شناسی امامیه» و سپس بخش سوم را با عنوان «مقارنه و تطبیق آرای امامیه و سلفیه در هستی‌شناسی»، می آوریم، امیدواریم مورد توجه و استفاده خوانندگان قرار گیرد:

full text

مبانی هستی شناسی امامیه (2)

بخش نخست این نوشته در شماره 85 همین مجله، با عنوان «دیدگاه سلفیه در مبانی هستی شناسی» از نظر شما گذشت. اکنون طبق وعده‌ای که دادیم، بخش دوم آن را با عنوان «مبانی هستی شناسی امامیه»، در این شماره می آوریم، امیدواریم مورد توجه و استفاده شما قرار گیرد:

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 17

pages  -

publication date 2020-08-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023